زلال حکمت
 
قالب وبلاگ
نويسندگان
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان زلال حکمت و آدرس zolalehekmat.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





چت باکس


سلام بر دوستان ارجمند و مخاطبان فرهیخته (زلال حکمت).

 

 در آستانه حلول بهار معرفت آفرین طبیعت و آغاز سال نو؛ قصیده زیبایی از استاد سخن حضرت سعدی(علیه الرحمة) را به پیشگاه شما خوبان تقدیم می دارم و سالی سرشار از معرفت،محبت و آرامش را برایتان آرزومندم.

 

 

 

بامدادان كه تفاوت نكند لیل و نهار 

خوش بود دامن صحرا و تماشاى بهار 

صوفى، از صومعه گو خیمه بزن بر گلزار 
كه نه وقت است كه در خانه بخفتى بیكار 

بلبلان، وقت گل آمد كه بنالند از شوق‏ 
نه كم از بلبل مستى تو، بنال اى هشیار 



آفرینش همه تنبیه خداوند دل است‏ 
دل ندارد كه ندارد به خداوند اقرار 

این همه نقش عجب بر در و دیوار وجود 
هر كه فكرت نكند نقش بود بر دیوار 

كوه و دریا و درختان همه در تسبیح‏اند 
نه همه مستمعى فهم كند این اسرار 

خبرت هست كه مرغان سحر مى‏گویند 
آخر اى خفته، سر از خواب جهالت بردار 

هر كه امروز نبیند اثر قدرت او 
غالب آن است كه فرداش نبیند دیدار 

تا كى آخر چون بنفشه سر غفلت در پیش‏ 
حیف باشد كه تو در خوابى و، نرگس بیدار 

 

كه تواند كه دهد میوه الوان از چوب؟ 
یا كه داند كه برآرد گل صد برگ از خار؟ 

وقت آن است كه داماد گل از حجله غیب‏ 
به درآید، كه درختان همه كردند نثار 

آدمى زاده اگر در طرب آید نه عجب‏ 
سرو در باغ به رقص آمده و بید و چنار 

باش تا غنچه سیراب دهن باز كند 
بامدادان چون سر نافه آهوى تتار 

مژدگانى، كه گل از غنچه برون مى‏آید 
صد هزار اقچه بریزند درختان بهار 

باد گیسوى درختان چمن شانه كند 
بوى نسرین و قرنفل برود در اقطار 

ژاله بر لاله فرود آمده نزدیك سحر 
راست چون عارض گلبوى عرق كرده یار 

باد بوى سمن آورد و گل و سنبل و بید 
در دكان به چه رونق بگشاید عطار؟ 

خیرى و خطمى و نیلوفر و بستان افروز 
نقشهایى كه درو خیره بماند ابصار 

ارغوان ریخته بر دكه خضراء چمن‏ 
همچنان است كه بر تخته دیبا دینار 

این هنوز اول آذار جهان افروز است‏ 
باش تا خیمه زند دولت نیسان و ایار 

شاخها دختر دوشیزه بالغ‏اند هنوز 
باش تا حامله گردند به الوان ثمار 

عقل حیران شود از خوشه زرین عنب‏ 
فهم عاجز شود از حقه یاقوت انار 

بندهاى رطب از نخل فرو آویزند 
نخلبندان قضا و قدر شیرن كار 

تا نه تاریك بود سایه انبوه درخت‏ 
زیر هر برگ چراغى بنهند از گلنار 

سیب را هر طرفى داده طبیعت رنگى‏ 
هم بدان گونه كه گلگونه كند روى، نگار 

شكل امرود تو گویى كه ز شیرنى و لطف‏ 
كوزه چند نبات است معلق بر بار 

آب در پاى ترنج و به و بادام، روان‏ 
همچو در پاى درختان بهشتى انهار 

گو نظر باز كن و، خلقت نارنج ببین‏ 
اى كه باور نكنى فى الشجر الاخضر نار 



پاك و بى عیب خدایى كه به تقدیر عزیز 
ماه و خورشید مسخر كند و لیل و نهار 

پادشاهى نه به دستور كند یا گنجور 
نقشبندى نه به شنگرف كند یا زنگار 

چشمه از سنگ برون آرد و، باران از میغ‏ 
انگبین از مگس نحل و در از دریا بار 

نیك بسیار بگفتیم درین باب سخن‏ 
و اندكى بیش نگفتیم هنوز از بسیار 

تا قیامت سخن اندر كرم و رحمت او 
همه گویند و، یكى گفته نیاید ز هزار 

آن كه باشد كه نبندد كمر طاعت او؟ 
جاى آن است كه كافر بگشاید زنار 

نعمتت، بار خدایا، ز عدد بیرون است‏ 
شكر انعام تو هرگز نكند شكر گزار 

این همه پرده كه بر كرده ما مى‏پوشى‏ 
گر به تقصیر بگیرى نگذارى دیار 

ناامید از در لطف تو كجا شاید رفت؟ 
تاب قهر تو نداریم خدایا، زنهار! 

فعلهایى كه زما دیدى و نپسندیدى‏ 
به خداوندى خود پرده بپوش اى ستار 

حیف ازین عمر گرانمایه كه در لغو برفت‏ 
یارب از هرچه خطا رفت هزار استغفار 

درد پنهان به تو گویم كه خداوند منى‏ 
یا نگویم، كه تو خود مطلعى بر اسرار 

سعدیا
، راست روان گوى سعادت بردند 
راستى كن كه به منزل نرسد كج رفتار 

[ سه شنبه 27 اسفند 1392 ] [ 16:21 ] [ محمدحسین تقوایی ]

شهادت حضرت زهرا(س) افسانه نیست!

 

 

باز خواني گوشه هايي از حوادث هجوم به خانه ي حضرت زهرا(س) در منابع اهل سنت

..........................................

 

اشاره:

شهادت مظلومانه حضرت زهرا(س)؛ ناگوارترين ثمره ي انحراف رهبري امت اسلام بعد از رحلت رسول اكرم (ص) و از مسلمات تاريخ اسلام است. اگر چه امروز برخي مغرضان شبهه ي (افسانه ي شهادت) را القاء مي كنند اما حوادث هجوم و احراق آنچنان روشن است كه حتي منابع اهل سنت نيز به بيان گوشه هايي از آن برداخته اند.

آنچه بيش رو داريد بازخواني تصوير هايي از اين وقايع ناگوار، از منابع تاريخي اهل سنت است.

...............

 

1)حوادث هجوم در (الامامة و السياسة) ابن قتيبه دينوري:

 مورخ شهير عبدالله بن مسلم بن قتيبه دينوري(212-276) از بزرگان ادب و نويسندگان مشهور اهل سنت در حوزه تاريخ اسلام است. وي در صفحات 12 و 13 كتاب الامامه و السياسه (چاب مكتبه تجاريه كبري، قاهره) مي نويسد:

" ان ابابكر (رض) تفقد قوما تخلفا عن بيعته عند علي كرم الله وجهه فبعث اليهم عمر فجاء فناداهم و هم في دارعلي؛ فابوا ان يخرجوا فدعا بالحطب و قال: والذي نفس عمر بيده لتخرجن او لاحرقنها علي من فيها.فقيل: يا اباحفص ان فيها فاطمه فقال: وان"

(ابوبكر از كساني كه از بيعت با او سر برتافتند و در خانه ي علي"ع" گرد آمده بودند، سراغ گرفت و عمر را به دنبال آنان فرستاد، او به در خانه ي علي آمد و همگان را صدا زد كه بيرون بيايند و آنان بيرون نيا مدند. در اين هنگام عمر هيزم طلبيد و گفت: به خداي كه جان عمر در دست اوست بيرون بياييد يا خانه را با هر كه در آن است آتش مي زنم! مردي به عمر گفت: اي اباحفص! در اين خانه فاطمه است.گفت: باشد!

 

2)حوادث هجوم در تاريخ طبري:

 

محمد بن جرير طبري(متوفاي 310) در جلد 2 تاريخ طبري صفحه 443(چاب بيروت) چنين مي نويسد:

 

" اتي عمر بن الخطاب منزل علي و فيه طلحه والزبير و رجال من المهاجرين، فقال: والله لاحرقن عليكم او لتخرجن الي البيعه..."

 

(عمر بن خطاب به خانه ي علي آمد در حالي كه گروهي از مهاجران در آنجاد گرد آمده بودند.وي رو به آنان كرد و گفت: به خدا قسم خانه را به آتش مي كشم مگر اين كه براي بيعت بيرون بياييد...)

 

3)حوادث هجوم در (ميزان الاعتدال ) ذهبي:

 

ذهبي در جلد اول ميزان الاعتدال صفحه 139روايت شماره ي 552 از محمد بن احمد كوفي نقل مي كند كه در محضر احمد بن محمد معروف به ابن ابي دارم؛ محدث كوفي(ممتوفاي 357)، اين خبر خوانده شد:

 

"ان عمر رفس فاطمه حتي اسقطت بمحسن..."

 

(عمر لگدي بر فاطمه زد و او محسن را سقط كرد...)

 

4)حوادث هجوم در مروج الذهب مسعودي:

 

مسعودي (متوفاي 325) در جلد 2 مروج الذهب صفحه ي 301 (چاب دار الاندلس بيروت) از ابوبكر در حال احتضار نقل مي كند كه وي آرزو مي كرد اي كاش سه كار را انجام نمي دادم؛ يكي از آن سه كار اين بود:

 

"...فوددت اني لم اكن فتشت بيت فاطمه..."

 

(اي كاش هتك حرمت خانه ي فاطمه را نمي كردم...)

 

5)حوادث هجوم در كتاب الامام علي عبدالفتاح عبدالمقصود:

 

وي در جلد چهارم اين كتاب صفحات 276 و 277 حوادث هجوم را به طور مشروح آورده است؛ از جمله بعد از شرح اين كه عمر به در خانه آمد و تهديد به سوزاندن كرد؛ مي نويسد:

 

" ... و قيل : يا ابا حفص! ان فيها فاطمه...فصاح لا يبالي: وان... و اقترب و قرع الباب ثم ضربه واقتحمه... و بدا له علي...و رن حين ذاك صوت الزهراء عند مدخل الدار فان هي الا طنين استغاثه..."

 

(...گفته شد: اي اباحفص!فاطمه در اين خانه است! بي پروا فرياد زد: باشد! نزديك شد، بر در كوبيد و وارد خانه شد... علي پيدا شد...طنين صداي زهرا در مدخل خانه بلند شد...اين ناله ي استغاثه ي او بود...)

 

 اسامی مهاجمان به خانه حضرت زهرا(س)

 

 

 

1- خلیفه اول، وی موقع مرگ خود از این تهاجم اظهار تأسف

 

 می‌کرد، بنابراین معلوم می‌شود به دستور او انجام شده است.(شرح

 

 نهج البلاغه ابن ابی‌الحدید، جلد 6، صفحه 51).

 

 

 

2- خلیفه دوم (تاریخ طبری، جلد 2، صفحه 433 و کنزالعمال جلد

 

 5، صفحه 651).

 

 

 

3- اسید بن حضیر ( الامامة و السیاسه جلد 1، صفحه 11) نام وی

 

 را برخی اسید بن حصین گفته‌اند. (احقاق الحق، جلد 2، صفحه

 

 370).

 

 

 

4- سلمة بن سلامة (شرح نهج البلاغه، جلد 6 ، صفحه 47)

 

 

 

5- ثابت بن قیس خزرجی (همان مدرک)

 

 

 

6- خالد بن ولید (همان مدرک).

 

 

 

7- محمد بن مسلمة (همان مدرک، صفحه 48).

 

 

 

8- بشیر بن سعد (احتجاج، جلد 1، صفحه 414 و اختصاص مفید، صفحه 185).

 

9- مغیرة بن شعبه (همان مدرک).

 

 

 

10- ابوعبیدة بن جراح (اختصاص مفید، صفحه 185)

 

 

 

11- سالم مولی ابی حذیفه (همان مدرک)

 

 

 

12- معاذ بن جبل (الوافی بالوفیات، جلد 6 صفحه 17. ملل و نحل،

 

 جلد 1 صفحه 5. الامامة و السیاسة، جلد 1 صفحه 12).

 

 

 

13- قنفذ (همان مدرک)

 

 

 

14- عثمان (اختصاص مفید، صفحات 184 و 187)

 

 

 

15- عبدالرحمن بن عوف (شرح نهج البلاغه، جلد 6، صفحه 68.

 

 البدایه و النهایه، جلد 5 ، صفحه 250. سیر اعلام النبلاء، صفحه

 

 26)

 

 

 

16- زیاد بن لبید (شرح نهج البلاغه، جلد 6، صفحه 68)

 

 

 

17- معاویه بن ابی‌سفیان (وقعه صفین، صفحه 163)

 

 

 

18- عمروبن عاص (همان مدرک)

 

.

 

19- زید بن اسلم (احقاق الحق، جلد 2، صفحه 370).

 

 

 

اینان کسانی هستند که نام خود را بر پیشانی تاریخ به عنوان

 

 

 

 «مهاجمان و آتش زنندگان به خانه وحی» ثبت کردند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

[ شنبه 24 اسفند 1392 ] [ 9:52 ] [ محمدحسین تقوایی ]

آشنايي با خطبه ي فدكيه حضرت زهرا(س)

 

 
حوادث تاسف باري كه بعد از رحلت رسول گرامي اسلام(ص) منجر به انحراف رهبري جامعه ي اسلامي از محور حق و حقيقت شد؛ ازتاريك ترين صفحات تاريخ اسلام محسوب مي شود.
 
(غصب فدك) برنامه اي از قبل طراحي شده براي حفظ اركان اقتصادي دستگاه خلافت ابوبكر بود.فدك اگر چه به صراحت قرآن و سنت، ملك شخص حضرت زهرا(س) محسوب مي شد و فقيران و نيازمندان از سود آن بهره مند مي شدند، اما اقدام شجاعانه ي حضرت زهرا(س) تنها براي بازستاندن حق شخصي خويش نبود.

 

 

دختر بزرگوار رسول اكرم(ص) با حضور در مسجد و ايراد خطبه ي فدكيه در حقيقت در مقام نقد و نكوهش رويدادهاي نامباركي بر آمد كه بعد از پيامبر(ص)؛ رهبري امت اسلام را به انحراف كشانده بود.
 
خطبه ي فدكيه؛ سلاحي از جنس سخن بود كه از زبان تنها يادگار رسول امين(ص) برآمد و حيثيت غاصبان منحرف اهل سقيفه را به چالش كشاند.
 

كلام حضرت زهرا (س) در خطبه ي فدكيه با آن كه از نظر فصاحت لفظ و بلاغت معنا در نقطه ي اوج قرار دارد؛ مع الاسف خطبه اي است ناشناخته و مهجور و مانند انشا كننده ي آن مظلوم و غريب.

 
شايد گستره ي مصيبت هاي حضرت زهرا(س) باعث شده كه سخنرانان و مداحان در ايام فاطميه كمتر به اين كلام نوراني حضرت بپردازند! 
 
اما بايد دانست كه خطبه ي فدكيه با توجه به اتصال گوينده ي آن به منبع وحي و آموزه هاي نبوي؛ قابليت هاي گسترده اي در زمينه هاي تدبر و تعمق در مفاهيم والاي آن و نيز نگارش مقالات علمي در باره ي آموزه هاي بلند آن را دارد و شايسته است دانشجويان؛ اساتيد و صاحب نظران حوزه و دانشگاه با نگاهي محققانه به اين كلام ارزشمند؛ به خلق آثار علمي پيرامون آن اقدام نمايند.
 
....................................
 
حمد و ستايش خدا با بياني فصيح و بليغ؛ آغازگر خطبه ي فدكيه است. آغاز كلام حضرت در اين خطبه در حقيقت بيان مجموعه اي از معارف بلند توحيدي مي باشد.آنگاه حضرت زهرا(س) با زيباترين شيوه؛ به تبيين فلسفه ي بعثت رسول گرامي اسلام(ص) اشاره مي فرمايند.
 
معرفي قرآن به عنوان كتاب نور و بينش و هدايت و نيزبيان اسرار برخي از دستورات خداوند مانند نماز؛ روزه، زكات، حج، قصاص، امر به معروف و نهي از منكر، احترام به والدين،امامت و... از مهمترين بخش هاي اين خطبه هستند.
 
آنگاه حضرت در ادامه با معرفي خويش و رسول گرامي اسلام (ص) به تبيين رسالت محمدي مي پردازند و با استناد به قرآن و كلام نبوي(ص) به برخي از فضيلت هاي امام علي(ع) از جمله نقش جهاد حضرت در ابلاغ رسالت الهي اشاره مي فرمايند.
 
از مهم ترين محورهاي اين خطبه بيان و نقد رفتار مردم با اهل بيت (ع) بعد از رحلت نبي مكرم اسلام(ص) مي باشد كه بدين وسيله مقدمه (احتجاج) خود را با ابوبكر در مورد غصب ظالمانه ي فدك فراهم مي كنند.
 

كلام حضرت زهرا(س) خطاب به ابوبكر در مقام احتجاج؛ كلامي است قاطع، رسا، كوبنده و مستند به آيات قرآن و دلايل منطقي و عقلي. كلام زهراي مرضيه (س) در بخش احتجاج به گونه اي است كه پرده از چهره ي كريه دستگاه خلافت برمي دارد و اهل سقيفه و مخصوصا خليفه غاصب و وزير مكار و ستم گستر وي (عمر) را رسوا مي نمايد.

 
اما افسوس كه در هنگام بيان اين خطبه ي ارزشمند؛ حادثه ي تلخ ديگري رخ مي دهد و آن جعل حديث نحن معاشر الانبياء لا نورث...) توسط ابوبكر غاصب مي باشد. وي با ساختن حديث دروغين (ما پيامبران طلا و نقره و زمين به ارث نمي گذاريم و ارث ما جز كتاب و حكمت و علم و نبوت نيست...) به فريب افكار عمومي پرداخت ؛ اگر چه حضرت زهرا(س) با استناد به آيات قرآن و اثبات برتري اهل بيت(ع) در امر فهم قرآن اين دروغ آشكار را نيز به چالش كشاندند.
 
در آخرين قسمت خطبه؛ حضرت زهرا(س) رو به قبر مطهر رسول اكرم(ص) نموده و با خواندن اشعاري كه تركيب از حماسه و مصيبت بود به روشنگري مردم پرداختند.
 
[ پنج شنبه 22 اسفند 1392 ] [ 14:28 ] [ محمدحسین تقوایی ]

 

معیارهای عزل و نصب مدیران حکومت اسلامی از

دیدگاه امام علی(ع)

 

***

 

قال اجعلنی علی خزائن الارض انی حفیظ علیم(یوسف/55)

 

(یوسف) گفت: " مرا بر خزانه های این سرزمین بگمار،که من نگهبانی دانا هستم".

 

اشاره:

(شایسته سالاری) در انتصاب مدیران حکومت اسلامی مفهومی آرمانی است که متأسفانه در جامعه اسلامی ما از شعار فراتر نرفته است.با تغییر مدیریت های کلان در سطح کشور تمام مدیریت های سطوح پایین تر تغییر می کنند و مدیران جناح مغلوب جای خود را به مدیران جناح غالب می دهند.

این نوشتار معیارهای عزل و نصب مدیران حکومت اسلامی را از دیدگاه امام علی(ع) تحلیل و بررسی می کند.

جناح بازی؛مهم ترین خطر حکومت

امام علی(ع) نادیده گرفتن شایستگی ها و انتصاب مدیران بر اساس جناح و حزب بازی را صراحتا بزرگترین آسیب حکومت می دانند.

ایشان در خطبه سوم نهج البلاغه ودر بازخوانی و تحلیل دوران خلافت عثمان می فرمایند:

(...و خاندان پدریش "بنی امیه" با او برخاستند و مانند شتری که علف های تازه بهار را با حرص و ولع می بلعد به چپاول بیت المال پرداختند،تا وضع به گونه ای شد که آنچه رشته بود از هم گسست و کردار ناشایستش کار او را ساخت و شکم بارگیش او را بر زمین زد...)

صفحات تیره تاریخ اسلام در دوران خلافت عثمان گواهی می دهد که وی یاران شایسته پیامبر(ص) چون عمار یاسر،ابوذر ،عبدالله بن مسعود و...را مورد جفا و اهانت قرار داد و پست های مدیریتی را بین خویشاوندانش تقسیم کرد(ر.ک: الغدیر علامه امینی ج 8و 9 و نیز پیام امام آیت الله مکارم ج1)

 

(شایسته سالاری) حقیقتی بود که در دوران حکومت اسلامی چهار سال و نه ماهه امام(ع) تجلی کرد.برخی از اصول ، مبانی و معیارهای شایسته سالاری از نظر امام(ع) عبارتند از

 

1-تقوا

 

اولین سفارش امام(ع) به مالک اشتر آنگاه که وی را امیر مصر قرار داد؛رعایت تقوای الهی است. از نظر امام(ع) مدیر جامعه اسلامی خود باید به عالی ترین مرتبه تقوا رسیده باشد و در عزل و نصب مدیران دیگر نیز آن را مد نظر داشته باشد.حضرت در ابتدای عهدنامه مالک اشتر(نامه 53 نهج البلاغه) می فرماید:

(...او را فرمان می دهد به رعایت تقوای الهی و مقدم داشتن طاعت خدا بر هر کاری...)

از عبارت اخیر(ایثار طاعته) پیداست که اولا مدیر باید به کمال تقوا رسیده باشد همان مرتبه از تقوا که قرآن درباره آن می فرماید:

یا ایها الذین امنوا اتقواالله حق تقاته...(آل عمران/102)

ثانیا رعایت تقوای فردی به معنای مصطلح اگر چه برای مدیریت از شروط لازم است اما کافی نیست و مدیر جامعه اسلامی باید تمام جوانب تقوا را رعایت کند از تقوای فردی گرفته تا تقوای مالی و فکری و سیاسی و قضاوتی و..

 

2-رحمت

دومین ملاک شایسته سالاری و معیار عزل و نصب مدیران از نظر امیر المؤمنین(ع)،تجلی صفت رحمت الهی در وجود مدیر است. در نامه 53 خطاب به مالک اشتر به عنوان یکی از مدیران حکومت اسلامی می فرماید:

(...رحمت و محبت ورزیدن و لطف به رعیت را پوشش دل خود قرار ده؛ و با آنان چونان حیوان درنده مباش که خوردنشان را غنیمت شماری. زیرا رعیت دو دسته اند یا برادر ایمانی تو هستند یا مانند تو در آفرینش...)

 

3-ساده زیستی مدیر حکومت اسلامی؛از مهم ترین

 

 معیارهای عزل و نصب

 

نامه های بسیاری در نهج البلاغه خطاب به برخی از کارگزاران حکومتی،نشان از توجه ویژه امام(ع) به این موضوع دارد.

نامه 3 نهج البلاغه-خطاب قاطع و تأمل برانگیز امام(ع) به شریح قاضی-از آن نمونه است.آنگاه به امام(ع) خبر رسید که قاضی حکومت اسلامی خانه ای به 80دینار خریده است؛امام(ع) با عتاب وی را مورد خطاب قرار داد که:

(...ای شریح!آگاه باش که به زودی کسی به سراغت می آید که سند خانه را نگاه نمی کند و از گواهت نمی پرسد،تا آنکه تو را از آن خانه بیرون نماید و تنها و بی هیچ چیز به گورت بسپارد...مبادا این خانه را از غیر مال خود خریده باشی یا بهای آن را از حرام به دست آورده باشی که در این صورت هم در دنیا زیان کرده ای و هم در آخرت...)

آنگاه که عثمان بن حنیف-فرماندار بصره- در مجلس مهمانی یکی از بزرگان بصره حاضر شد-سفره ای که نیازمندان بر آن دعوت نشده بودند-امام(ع) به خشم می آیند و نامه ای عتاب آلود به وی می نویسند(ر.ک: نامه 45 نهج البلاغه).

امام(ع) در این نامه خود را به عنوان بالاترین مدیر حکومت اسلامی؛الگوی ساده زیستی معرفی می فرمایند:

(...آگاه باش که امام شما از دنیای خود به دو جامه کهنه و از طعام آن به دو قرص نان بسنده کرده است...به خدا قسم از دنیای شما زری نیندوخته ام و از ثروت های آن چیزی ذخیره نکرده ام و برای جامه کهنه ام عوضی آماده نساخته ام......هیهات که آزمندی ام مرا به انتخاب غذاهای لذیذ بکشد در حالی که شاید در حجاز و یمامه کسی باشد که هیچ امیدی به یک قرص نان ندارد...چگونه شب را با شکم سیر بخوابم در حالی که در اطرافم شکم های گرسنه و جگرهای تشنه باشند...)

 

4-سلامت روانی و اخلاقی مدیران

 

از دیدگاه امام(ع) مدیر حکومت اسلامی باید از سلامت کامل روانی برخوردار بوده و وجودش از ضد ارزش های اخلاقی پاک باشد.

در عهد نامه مالک اشتر امام(ع) مالک را از مشاور قرار دادن بخیل و ترسو برحذر می دارد و از وی می خواهد که ازافراد متملق و چاپلوس در پست های مدیریتی استفاده نکند.و نیز از وی می خواهد که با پارسایان و راستگویان بپیوندد و مردم آبرومند، شریف ، دارای نسب شایسته ، خوش سابقه ،شجاع،بخشنده و جوانمرد را در رأس امور بگذارد.(ر.ک: نامه 53 نهج البلاغه)

 

5-نظارت مدیر بر خواص

 

 

امام(ع) در طی حکومت اسلامی اندک خویش؛بیشترین نظارت را بر خواص و مدیران سطوح پایین تر را داشتند و اگر کوچک ترین تخلفی از مدیری به ویژه در عرصه عدالت و حق الناس سر می زد مورد خطاب شدید امام قرار می گرفت و حتی عزل می شد.نامه 20 نهج البلاغه گواه این حقیقت است:

همانا من به راستی به خدا سوگند می خورم؛ اگر به من گزارش کنند که در اموال عمومی خیانت کرده ای- کم یا زیاد- چنان بر تو سخت گیرم که کم بهره شده؛ و در تامین هزینه ی خانواده درمانده و خوار و سرگردان شوی! والسلام.

در نامه 5 نهج البلاغه به اشعث بن قیس فرماندار آذربایجان در خصوص استفاده از بیت المال هشدار می دهد:

 

همانا پست فرمانداری برای تو وسیله ی آب و نان نبوده ؛ بلکه امانتی در گردن توست. باید از فرمانده و امام خود اطاعت کنی ؛ تو حق نداری نسبت به رعیت استبداد ورزی و بدون دستور به کار مهمی اقدام نمایی. در دست تو اموالی از ثروت های خدای بزرگ و عزیز است و تو خزانه دار آنی تا به من بسپاری؛ امیدوارم برای تو بدترین زمامدار نباشم.والسلام.

در نامه 53 به پیرامون سخت گیری مدیر نسبت به خواص می فرماید:

(...رهبر را خواص و نزدیکانی است که خوی برتری طلبی دارند و خود را بر دیگران مقدم می دارند و به اموال مردم دست درازی می نمایند و در معامله با مردم کمتر رعایت انصاف می کنند.موجبات این احوال را قطع کن و ریشه آنان را برکن...به هیچ یک از اطرافیان و خویشاوندانت زمینی از زمین های مسلمانان واگذار مکن و نباید در تو طمع کنند که قرار دادی به سود آنان منعقد سازی که سبب دیگر مردم شود..)

 

6-عدم خلف وعده و منت گذاری

 

از دیگر ویژگی های مدیر شایسته از نظرگاه علوی این است که وی به خاطر احسان بر مردم منت نمی گذارد و خلف وعده نمی کند. در عهد نامه مالک می فرماید:

(...بپرهیز از این که احسان خود را بر مردم منت گذاری یا کرده خود را زیادتر از آنچه که هست بدانی یا به مردم وعده ای دهی و بر خلاف آن عمل نمایی.زیرا منت نهادن؛احسان را تباه کند و زیاد شمردن کارهای خود نور حق را در دل خاموش سازد و عمل نکردن به وعده خشم خدا و مردم را برانگیزد..).

 

7-قاضی شایسته از نظرگاه علوی

 

شایسته سالاری در تمام حوزه های مدیریتی مهم است اما بی تردید این امر در قوه قضاییه حکومت اسلامی اهمیت ویژه ای دارد.امام(ع) در نامه 53 به خوبی شایسته سالاری را در انتخاب قضات حکومت اسلامی تبین می نمایند.

در تنگنای امور قرار نگرفتن؛بازیچه دست مدعیان پرونده نشدن،عدم لجاجت،بصیرت داشتن در شناخت حق،جرأت داشتن در رجوع به حق،آزمند نبودن،اکتفا نکردن به فهم اندک در رسیدن به حق،احتیاط در مواجه با شبهات،تکیه کردن بر دلیل،قاطعیت در حکم پس از اطمینان از صحت آن،تحت تأثیر تملق دیگران قرار نگرفتن ومتمایل نشدن به یکی از طرفین دعوا،و...از مهم ترین معیارهای شایسته سالاری در امر انتخاب قضات حکومت اسلامی از دیدگاه امام(ع) در نامه 53 می باشد.امام(ع) بعد از ذکر این معیارها به دو نکته مهم اشاره دارند؛اول می فرمایند:

(...و چنین کسانی اندک هستند!...)

سپس  به نظارت رهبر بر قوه قضاییه تأکید میکنند که:

(...پس کارهای قضایی او را زیر نظر بگیر و در بخشش به او گشاده دست باش چندان که نیازش را برآورده سازد و احتیاجش به مردم نیفتد؛مقام او را نزد خود آنچنان بالا ببر که نزدیکانت درباره او طمع نورزند...در انتخاب قاضی بسیار دقیق باش...)

***

آنچه از نظر گذشت اجمالی بود از معیارهای عزل و نصب مدیران حکومت اسلامی از دیدگاه امام علی(ع)؛امید که در جامعه اسلامی ایران عزیز شاهد آن باشیم.

 

[ دو شنبه 19 اسفند 1392 ] [ 14:22 ] [ محمدحسین تقوایی ]

جناب آقای حاج مرتضی بهنام؛دبیر فرهیخته،باسواد و سخت کوش ادبیات فارسی را کمتر فسایی هست که نشناسد.یادش بخیر دوران دبیرستان در مدرسه ذوالقدر و کلاس های این بزرگ مرد که هم علم بود و هم اخلاق.منش و سیره کلاس داری ایشان حقیقتا درس آموز بود و از محضرشان آموختم که معلم هرگز نباید بدون مطالعه در کلاس حاضر شود.از ویژگی های دیگر این بزرگ معلم گرانقدر- که اکنون دوران بازنشستگی را می گذرانند- مغتنم شمردن فرصت ها و استفاده بهینه از زمان می باشد که می تواند الگوی نیکویی برای همه ما باشد.

 در آن دوران گاهی دست به قلم می بردم و به خوشنویسی می پرداختم ؛اما متأسفانه رهایش کردم.چندی پیش جناب بهنام امر فرمودند تا ابیاتی از سعدی بزرگ را برایشان خوشنویسی کنم؛با این که مدت ها بود دست به قلم نبرده و تمرین خوشنویسی نداشته ام اما حسب الامر این معلم فرهیخته سه بیت از سعدی بزرگ را به انتخاب خودشان نوشته و اگر چه می دانم پر از اشکال است به پیشگاه ایشان و شما مخاطبان فهیم زلال حکمت هدیه می نمایم:

[ جمعه 16 اسفند 1392 ] [ 20:10 ] [ محمدحسین تقوایی ]

انشاالله به زودی از مجموعه مقالات نهج البلاغه پژوهی در (زلال حکمت) خواهید خواند:

معیارهای عزل و نصب مدیران حکومت اسلامی از دیدگاه امام علی(ع)

[ پنج شنبه 15 اسفند 1392 ] [ 9:3 ] [ محمدحسین تقوایی ]

گزارشی از

دومین نشست انجمن نویسندگان فسایی

دومین نشست انجمن نویسندگان؛مؤلفان، محققان،مترجمان و صاحبان آثار هنری فسا در تاریخ یکشنبه یازدهم اسفندماه 1392 با حضور هیأت مؤسس این انجمن؛ اصحاب قلم و هنر شهرستان فسا،فرماندار،شهردار،اعضای شورای اسلامی فسا،ریاست اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی وریاست اداره آموزش و پرورش در محل کتابخانه و حسینیه امام جعفر صادق(ع) واقع در خیابان فرمانداری برگزار شد.

 

در اردیبهشت ماه سال 1391 اولین گام این انجمن با برپایی نمایشگاه کتاب نویسندگان فسایی در محل شاهزاده قاسم(ع) برداشته و در دی ماه همان سال نمایشگاه مذکور در دانشگاه پیام نور بر پا شد و همزمان اولین نشست نویسندگان فسایی برگزار گردید.

 

با تلاش هیأت مؤسس؛ این انجمن در شهریور ماه 1392 به ثبت رسید.

 

شناسایی نویسندگان؛مؤلفان،محققان،مترجمان و هنرمندان فسایی؛ ایجاد زمینه برای عرضه،نقد و نشر آثار،حمایت های مادی و معنوی از اصحاب قلم و هنر،معرفی آثار به وسیله فضای مجازی و... از اهداف این انجمن می باشد.

 

اعضای هیأت مؤسس این انجمن عبارتند از:

 

1-جناب آقای کرامت الله کشاورزی(فرهنگی؛مدیر و مدرس انجمن حافظ شناسی فسا)

 

2-جناب آقای ذبیح الله متشرعی(فرهنگی؛هنرمند نقاش و صاحب آثار هنری)

 

3- جناب آقای جواد جعفری( فرهنگی؛شاعر،پژوهشگر و نویسنده صاحب چندین اثر منتشر شده)

 

4-جناب آقای جلیل رضازاده(فرهنگی،مدرس دانشگاه،محقق و صاحب چندین اثر منتشر شده در حوزه های تحقیق و فسا شناسی)

 

5-جناب آقای جواد نوری(فرهنگی؛شاعر و صاحب اثر)

 

6-سرکار خانم معصومی(نویسنده و پژوهشگر صاحب آثار منتشر شده)

 

7-سرکار خانم فلاحی(نویسنده و صاحب آثار منتشر شده)

8)جناب آقای وحید رحمدار(فعال فرهنگی)

 

 

در نمایشگاه کتاب نویسندگان فسایی که به همت هیأت مؤسس،جمع آوری شده و به مناسبت های مختلف برگزار می شود تاکنون بیش از 250 عنوان کتاب در حوزه های: علوم اسلامی(قرآن و حدیث، فلسفه و کلام،عرفان،دین پژوهی و...)؛ادبیات(شعر و داستان و...)؛پزشکی؛ریاضیات؛فیزیک؛شیمی؛نجوم؛جامعه شناسی ،کشاورزی؛نانو؛هنر(خوشنویسی؛نقاشی،موسیقی و...) و...از نویسندگان و محققان فسایی موجود می باشد.

در دومین نشست این انجمن آقایان متشرعی و رضازاده گزارشی از فعالیت های انجمن ارائه دادند و خواستار حمایت های مالی مسؤلین در جهت چاپ و نشر آثار نویسندگان فسایی شدند. همچنین در این جلسه مقرر گردید سومین نشست انجمن در هفتم فروردین ماه 1393 و برای تعیین هیأت مدیره انجمن برگزار گردد.

 

در ادامه این نشست جناب آقای رحمانی ریاست محترم اداره ارشاد به ایراد سخن  پرداختند.

 

شعر خوانی استاد جواد جعفری فسایی(سها) و صحبت های تنی چند از نویسندگان فسایی از جمله آقایان محب زاده،مطبوعی,عبدالله زاده و بردبار از دیگر برنامه های این نشست بود.

 

تجدید دیدار اصحاب قلم و هنر با یکدیگر از زیبایی های این نشست صمیمانه بود.

محل موقت انجمن نویسندگان فسایی؛کتابخانه و حسینیه امام جعفر صادق(ع) واقع در خیابان فرمانداری می باشد و همشهریان فرهیخته می توانند برای معرفی چهره های ناشناخته عرصه قلم و هنر به این مکان مراجعه کنند یا با شماره تلفن09171350089(آقای ذبیح الله متشرعی تماس بگیرند.

 

امید که این انجمن با حمایت ها و مساعدت های معنوی و مادی متولیان فرهنگی شهرمان فسا توفیق نیل به اهداف مقدس خویش را بیابد؛انشاالله.

 

 

 

 

 

 

[ دو شنبه 12 اسفند 1392 ] [ 5:34 ] [ محمدحسین تقوایی ]

نزدیک به

نیم قرن خدمت به علم و فرهنگ و اندیشه

ما زنده به آنیم که آرام نگیریم

موجیم که آسودگی ما عدم ماست...

زندگی انسان هایی که لحظه ای از تلاش و خدمت باز نایستاده اند و همچون موج؛ سکون را نابودی دانسته اند؛الگوی نیکویی برای جوانانی است که در ابتدای راه زندگی اند.

چهره ماندگار عرصه آموزش و پرورش فسا جناب آقای حاج مختار کنعانی از این گونه انسان هاست که قریب به نیم قرن را عاشقانه در خدمت علم و فرهنگ و اندیشه بوده است و اکنون که بیش از هفتاد بهار را تجربه کرده هرگز رنگ خزان ندارد و صادقانه می گوید که انگیزه اش برای معلمی و خدمت از سال 1344(در روستای دور افتاده "گورید" از توابع بیرجند) تاکنون نه تنها کم نشده بلکه روز افزون بوده است.

در سال 1320 در روستای زاهدان فسا(زاهد شهر فعلی) در خانواده ای مذهبی به دنیا آمد. تحصیلاتش را-علی رغم تمام مشکلات- تا نهم نظام قدیم در زاهد شهر گذراند و سپس با پذیرفته شدن در آزمون دانش سرای کشاورزی شیراز برای ادامه تحصیل عازم این شهر شد و دیپلم کشاورزی گرفت.

در سال 1343 به عضویت سپاه دانش در آمد و از 1344 به کسب اولین تجربه های معلمی در روستای دور افتاده (گورید) از توابع بیرجند پرداخت. در سال 1346 به استخدام آموزش و پرورش در آمد و با مراجعه به زاهد شهر در همان مدرسه ی (انوشیروان) که خود در آنجا دانش آموخته بود؛به تدریس دانش آموزان دوم ابتدایی همت گماشت.

استاد حاج کنعانی چندین سال تجربه خدمت به دانش آموزان در مناطق محروم لارستان را نیز در کارنامه افتخارات خود دارد.

در سال 1352 برای ادامه تحصیل در رشته حرفه و فن به شیراز و اصفهان رفت و در 1355 به فسا عزیمت کرد.

این چهره پرتلاش و خستگی ناپذیر فرهنگی که هنوز هم به خدمت صادقانه به علم و اندیشه مشغول است؛ ابتدا به عنوان معلم حرفه و فن در مدرسه راهنمایی خاقانی(آیت الله غفاری) به تدریس پرداخت و از 1360 تا 1370 مدیریت آن مدرسه را به عهده داشت.

وی تا سال 1375 که به افتخار بازنشستگی نائل آمد مدیر مدرسه راهنمایی شاهد بود.

بسیاری از چهره های فرهیخته در عرصه های گوناگون علمی و مدیریتی از شاگردان این استاد پر تلاش بوده اند و برخی از دانش آموختگان محضر ایشان که در هشت سال دفاع مقدس همرزم استاد خود بودند،از شهدای همیشه جاوید فسا هستند.

(حضور پیش کسوت فرهنگی در جبهه؛نشسته از سمت چپ: شهید مرتضی جاویدی,حاج کنعانی)

بازنشستگی برای استاد حاج کنعانی آخرین گام نبود! بلکه ایشان با عزمی راسخ ، اراده ای محکم و انگیزه ای الهی بعد از بازنشستگی نیز به تلاش ها و خدمات صادقانه خود ادامه داده و می دهد.

مدیریت مدارس ابتدایی و راهنمایی سماء تا سال 1380 اولین فعالیت ایشان بعد از سی سال خدمت رسمی در آموزش و پرورش می باشد.

این چهره ماندگار؛با اخلاص و تلاش گر فرهنگی هم اکنون در مجموعه آموزشی خوارزمی(دبیرستان دوره اول و کانون ریاضی) به فعالیت در عرصه علم و فرهنگ و اندیشه مشغول است.

آنچه در زندگی این بزرگ مرد فرهنگی مشهود است؛انگیزه الهی ایشان و تلاش خستگی ناپذیرشان در خدمت به تعلیم و تربیت است.

نگارنده این سطور در دوران راهنمایی افتخار شاگردی این استاد ارجمند را داشته است و برایشان عمر طولانی و با برکت همراه با تداوم خدمت آرزومند است.

[ جمعه 9 اسفند 1392 ] [ 17:26 ] [ محمدحسین تقوایی ]

کسب مقام افتخار آمیز اول در سی و ششمین دوره مسابقات قرآن سازمان اوقاف در مرحله کشوری در رشته قرائت توسط قاری فرهیخته فسایی سرکار خانم مرضیه فیروززاده(فرزند استاد حاج احمد فیروززاده) برگ زرین دیگری بر دفتر افتخارات قرآنی فسا افزود. این موفقیت بزرگ را به ایشان؛پدر بزرگوارشان جناب استاد حاج احمد فیروززاده و جامعه قرآنی شهرستان فسا تبریک می گویم.

جهت آشنایی با زندگی قرآنی استاد فیروززاده به لینک زیر در همین وبلاگ مراجعه فرمایید:

http://zolalehekmat.loxblog.com/post/62

[ جمعه 9 اسفند 1392 ] [ 16:4 ] [ محمدحسین تقوایی ]

جناب آقای حاج مجتبی جمال زاده؛مدیر پیشین آموزش و پرورش شهرستان فسا از روز سه شنبه 29 بهمن ماه 1392 جای خود را به جناب آقای مسلم امینی نژاد دادند.از زحمات و تلاش های جناب جمال زاده-که از دوستان ارزشی و اهل معرفت و با اخلاص می باشند- تشکر و قدردانی می نمایم و این حسن انتصاب را به جناب آقای امینی نژاد که از دوستان قدیمی؛صمیمی و قرآنی حقیر هستند تبریک می گویم. و بخشی از نامه 53 نهج البلاغه را به ایشان هدیه می نمایم:

 

 خدا را ! خدا را! در خصوص طبقات پایین و محروم جامعه که هیچ چاره ای ندارند...پس برای خدا پاسدار حقی باش که خدا برای این طبقه معین فرموده است...مبادا سرمستی حکومت تو را از رسیدگی به آنان باز دارد که هرگز انجام کارهای فراوان و مهم عذری برای ترک مسئولیت های کوچکتر نخواهد بود....

(بخشی از نامه 53 نهج البلاغه ؛ عهد نامه ی مالک اشتر)

[ یک شنبه 4 اسفند 1392 ] [ 13:10 ] [ محمدحسین تقوایی ]
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
آرشيو مطالب
ارديبهشت 1393
فروردين 1393 اسفند 1392 بهمن 1392 دی 1392 آذر 1392 آبان 1392 مهر 1392 شهريور 1392 مرداد 1392 تير 1392 خرداد 1392 ارديبهشت 1392 فروردين 1392 اسفند 1391 بهمن 1391 دی 1391 آذر 1391 فروردين 92
امکانات وب